باران جونمباران جونم، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 20 روز سن داره
زندگی عاشقانه مازندگی عاشقانه ما، تا این لحظه: 19 سال و 6 ماه و 11 روز سن داره

باران دختر پاییزی من‍ـــــــ

قرار وبلاگی 3

1392/5/26 13:47
نویسنده : مامی نرگس
3,199 بازدید
اشتراک گذاری

قرار وبلاگی در تاریخ 5 شنبه 24 مرداد در بوستان

جای شما خالی بود

وقتی ما رسیدم اول  رفتیم داخل شهروند و یکمی تنقلات گرفتیم و بعد که اومدیم بیرون دیدم خاله ساجده و متین جون و سمانه جون و دخترک نااازش ستایش جون و خاله مهربونش منتظرمون ایستادن

و چون شما بچه ها اصلا نمیتونستین طاقت بیارین ما رفتیم داخل همون لحظه دیدیم ی خاله مهربون به اسم الهام جون با دخملی تپلش یسنای عزیز به جمعمون اضافه شدن و بعد از خوش و بش رفتیم داخل و کمی بعد آناهیتا جونم با پرنسس خوشگلش آرمیتا و و مریم جونم با دخمل ماااااهش آرینا اومدند و  فکر میکردیم که همین جمع باشیم ولی فرزانه جون با دختر قشنگش آیسان عزیزم حسابی غافلگیرمون کردن

حالا میریم سراغ عکسا

در بدر وردومون تا ما اومدیم ببینیم اونجا چه خبره دیدیم باران خانوم از پله ها به سختی بالا میره

هر چند تا آخرشم موفق نشدی ولی حسابی سرگرمت کرد

نمیدونم چراااااااا ولی اول تا آخر اون زبون خوشمزه ات بیرون بودزبان

 

متین عزیزم که معرف حضور همگان هستلبخند

 

ستایش جونم که خیلی دختر بانمکیه و ماشالا حسابی شیطون

قربونش  برم تحت هیچ شرایطی از پسرا کم نمیاره

ولی یکی از خانوما اشک این عروسکو در اورد

و اینم یسنای عزیز که بسیار دختر آروم و بامزه ای بود هر بار که نگاه میکردی ی لبخند خوشگل تحویلت میداد

باران جونم حسابی عاشق یسنا شده بود و وکلی تابش داد

 و بعد دوتایی کلـــــــــــــــــــــــــــی بازی کردن

 

 اینم از آرمیتا عسلی که حسابی دلربایی میکرد با اون موهای قشنگش

خوردن چوب شور به روش آرمیتایی

کاری به وسایل بازی نداشت و کلی سرگرم باز و بسته کردن لباس خودش بود

و اما آرینا جونم که  خیلی دختر آرومیه و همش سرش تو کار خودش بود و برای خودش بازی میکردPainter

و اما آیسان عزیزم که وقتی وارد شد من فک کردم خیلی آرومه ولی وقتی یخش باز شد من دیگه نتوستم از این عروسک ی عکس خوب بندازمچشمک

دختران  نی نی وبلاگی

نخبه های کشوری در آینده ای نه چندان دورنیشخند

 

الهیییییییییییییییییییییییی آرمیتا جونم چشمش دنبال این ماشینه بود ولی متین به هیچ عنوان کوتاه بیا نبود

وقتی از متین نا امید شد سمت باران اومد ولی متاسفانه باران هم .....

پرنسس  بی خیال ماشین سواری شد و خودش سرگرم دیدن شهروند  کرد

باران کلی با لیوان آب بازی کرد

توی ی چشم بهم زدن لیوانو داد دست آرمیتا و آرمیتا هم بدون تعارف شروع کرد بازی با لیوان که من سریع گرفتم

ای جونم این پسملی ماشالا از بس تپل بود باران فقط بالا مونده بود

Libra

نگاه ها هر کدوم به یک طرف

از سمت راست مریم جون فرزانه جون خودم آناهیتا جون سمانه جونالهام جون و ساجده جون

جای خیلیا خالی بود مخصوصا صفورا جونم و شیما جون که همیشه پای ثابت بودن

 

بعد از 2 الی 3 ساعت بازی راهی خونه شدیم و خاله ساجده هم اومد خونه ما تو راه جفتتون از خستگی خوابتون برد البته تا خونه 10 دقیقه بیشتر طول نکشید و ما به خیال اینکه شما دوتا حداقل 2  ساعتی میخوابین نهایت سکوت رو رعایت کردیم و در ها رو آروم باز کردیم ولی به محض ورود جفتتون سرحال تر از قبل بیدار شدین و دوبارع شروع کردین به بازی

شِـــکـــلـَــک هــاے عـَــروسـَــــک

دیگه واقعا خسته شدیدا!!!!!!!!!!!

متین جونم بعد از یک روز پر از جنب و جوش مشغول خوردن شام

دخملی باید تو اتاقش بخوره

و اینم وضعیت خونه بعد از اتمام مهمونی

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (50)

مامان آيسو وآيسا
26 مرداد 92 12:31
چقدر روز خوبي بوده
وروجكهاي نازززز حسابي كيف كردن وخوش به حالشون شده
باران جونم مثل هميشه نازززززززززززز بودن
برا دخمل شيطون وناز ناززززي
يه ذره زودتر جمبيده بودم منم بودم اونجا
راستي همون بوستان نزديك صادقيه است اونجا بود قرارتونآخه اونجا نزديك به خونه خاله جونم هميشه مييييرم اونجا....


عطرا جونم جاتون حسابی خالی بود
زینب
26 مرداد 92 13:28
سلام خانومی دخملتون خیلی ناازه ایشاله همیشه به تفریح و گردش باشید .من میتونم اسم و مدل دوربینتونو بدونم اگه ممکنه . بوس برای باران طلا


مرسی گلم
canon 350 D البته الان دیگه قدیمی شده چون من 10 سال پیش خریدم
fateme
26 مرداد 92 14:00
اول ازهمه بايدبگم افرين به باران جون كه تحت هيچ شرايطي ازپسراكم نميارهاي جانم زبوونشومياره بيرون چقدبامزه ميشهآخي عزيزم لاكاش چقدخوشگله وبه دستش مياد


فاطمه جونم اون ستایش بود چون باران هم از دخترا هم از پسرا همیشه کم میاره
ممنونم عزیزم
مامان آلما
26 مرداد 92 14:38
سلام. معلومه که خیلی خوش گذشته ها

اره عزیزم جای شما خالی بود
خواهرفرناز
26 مرداد 92 14:57
Aval salam
aksa kheili baal bd
makhsusan on pesar topoleeeeeeee
baran joonam ke mesle hamishe sheitune nazesho beram
narahat nabash vaziate khuneye ma hamishebadtar az ine

narges joon migam javab azmayeshe barran ra kei midand?? negaranesham khabar bede

boooooooooooooooooooooooooòs


مرسی عزیزم بابت نگرانی
بوووووووووووووووووووووووووووس برای دوست جونیم
♥ نیم وجبی ♥
26 مرداد 92 15:12
ای جوونم،جایی که این وروجکا همشون جمع باشن دیگه چه شوود
خیلی عکسهای نازی بود همیشه به شادی باران خوشگلم


ممنونم نیکو جونم
mamane m@ni
26 مرداد 92 15:17
معلومه که حسابی خوش گذشته,ایشالا همیشه خوش باشید و لبتون خندون باشه
همه ی عکسا جالب ودیدنی بود مثل همیشه کلی لذت بردم با دیدنشون
نرگس جون خسته نباشید
یه چندتایی هم بوس برای بارانم

ممنونم فاطمه جونم ای کاش شما هم بودین
آناهيتامامانيه آرميتا
26 مرداد 92 15:30
نرگس جون خيلي روزخوبي بوددركنارتون خوشحال شدم كه دوباره ديدمتون . قربونش برم باران جون كه انقدرنازومظلومه حرص ميخورم كه هيچي نميگه
عكسهاهم كه بادوربين حرفه اي شده مرسي كه ازدخملي من هم عكس گرفتي انقدرقشنگ
خصوصي داري

ممنونم انا جون به ماهم خیلی خوش گذشت
اتفاقا منو ساجده به این نتیجه رسیدییم که آرمیتا جونمم هم یه جورای مظلومه
مامان آروین (مریم)
26 مرداد 92 16:29
فرق است میان دوست داشتن و داشتن دوست،

دوست داشتن امریست لحظه ای و اما داشتن دوست

استمرار لحظه های دوست داشتن است



مامان ترنم
26 مرداد 92 16:47
جای منم خالیییییییییییی
دوست داشتم باشم اونجا


عزیزم از این به بعد خبرتون میکنم
الهام مامان یسنا
26 مرداد 92 17:07
نرگس جون چه عکسای قشنگی گرفتی. خیلی خوش گذشت. یسنا که اصلا نخوابید تا 12.5 شب بیدار بود.
ماشالله به این وروجک ها با این همه انرژی.
برای باران عزیزم.


ممنونم الهام جونم راستی برات ایمیل کردم
ماشالا
سمانه مامان ستایش
26 مرداد 92 17:46
واقعا روز خوبی بود در کنا شما و بقیه دوستان نرگس جونم.خیلی خوش گذشت.
امیدوارم دوستیمون و این قرارها پایدار باشه
ای جوووونم که همش زبونش بیرون بود باران جونمماشالا خیلی ناز و آرومه.دوست داشتم همش بغلش کنمو بچلونمش ریزه میزه رو
شما که واقعا مثل عکاسا بودی با اون دوربینت نرگس جون
عززززیم پیتزا خوردنشونو ببین
بارلا جووونو ببووووس.


ممنونم سمانه جونم به ما هم در کنار شما خیلی خوش گذشت
شما هم ستایش جونمو ببوسین ماشالا خیلی بانمکه
مهسا (مامان هستی)
26 مرداد 92 20:17
واااااای جه خوبه که همیشه از این قرار ها میزارین

قربووووووووووووونِ همه نی نی های نااااز بشم من


مرسی جای شما خالی بود
خدانکنه
مینا ( دلنوشته هایی برای دلبندم )
26 مرداد 92 20:40
خوش به حالتون که بهم نزدیکید من دلم خواست بیام پیشه شما نرگس جون
همیشه به گردش گلم
راستی نرگس جون من از این بعد کنار اسمم ( دلنوشته هایی برای دلبندم ) رو می نویسم آخه مینا خیلی زیاده بعضی از دوستان منو اشتباه میگیرن


نه عزیزم اتفاقا خونه هر کدومم یه سمتی یکی از کرج اومده بود و یکی از شرق تهرانو و یکی از شمالو و.. ولی دلامون نزذیکه
مرسی خیلی بهترشد
مامان آدرینا
26 مرداد 92 22:03
سلام مامان باران دختر نانازی داری مطلب دزدیده شدن گوشیت خوندم کوشی همسر من دزدیدن ولی ما بیشتر برای عکسا و فیلمای اون توش ناراحت شدیم خوشحال میشم به وب ما هم سر بزنی با اجازه لینکتون کردم


ممنونم عزیزم
من میام خدمتتون
مامان خورشید
26 مرداد 92 23:02
نرگس جون عزیزم مرسی که منم دعوت کردی
خیلی دوست داشتم بیام ولی به خاطر مشگل یبوست لیلیا نتونستم ایشالله دفعه دیگه حتما میام بووووس


خواهش میکنم خورشید جونم ایشالا هر چه زودتر خوب بشه
شهرزاد
27 مرداد 92 1:35
سلام خوبین نرگس جونی؟
میگفتید منم ی نی نی جور میکردم میومدم خخخخ
نشد ما این بارانو ببینیم بلاخره ها
عکسا مثل همیشه عالی
این متینم خیلیییی خوشگله خدا حفظش کنه
بوس واسه همتون


ممنونم شهرزاد جون قرار بعدی حتما خبرت میکنم
آناهیتا مامانیه آرمیتا
27 مرداد 92 2:18
خیلی اون خوردن چوب شوربه روش دخملی مابامزه شده اون نگاه هاچراهرکدوم به جاهای مختلفه
بااجازه چندتاازعکسهاروکش رفتم


اره عکساشون قشنگه
خواهش میکنم این چه حرفیه ما مخصوص شما گرفتیم اون عکسها رو
مامان ایسان
27 مرداد 92 9:45
ســـــــــــــــــــــــــــــــــلام
به دوست جونم بازم بابت دعوت ممنونم ازت
خیلی روز خوبی بود در کنارتون واقعا لذت بردم از دیدنتون عزیزم
باران جونم واقعا شیرین و دوست داشتنی بود
ببوسش با اون زبون کوچولوش


مرسی فرزانه جون شما هم آیسان جونمو ببوس
مامان ارغوان
27 مرداد 92 10:00
سلام.خدا رو شکر که به شما خوش گذشته.من پنجشنبه همش به یادتون بودم.باران رو ببوسین.


الهی ای کاش شما هم بودین و من یکمی ارغوان جونو میچلوندم
محبوبه مامان ترنم
27 مرداد 92 14:12
ان شاالله که همیشه خوش باشید.
ای کاش از بندر هم نی نی بود تا ما هم ترنم رو می بردیم بازی بازی.
الهی که همشون سالم باشن این نی نی های ناز.


ممنونم عزیزم تو نی نی پرسش بپرسین شاید باشن
مامان سونیا
27 مرداد 92 15:28
همیشه خوش باشید


آناهيتامامانيه آرميتا
27 مرداد 92 15:50
عزيزم اميدوارم جواب ازمايشت خوب باشه باران جوني
سمانه مامان ستایش
27 مرداد 92 16:24
سلام نرگس جون خوبی؟جواب آزمایش باران جونو گرفتی؟انشالا که همه چیزش خوب بوده.زود بیا بگو.


چشم سمانه جونم
مامان آرمیتا
27 مرداد 92 16:56
سلام دختر پاییزی من خیلی اسم زیباییییییییییی

میشه به شادی و گردش عزیزم خوش به حالتون با دوستانتان زیاد میرید بیرون ما هم میرفتیم هوای اهواز اینقدر و گرم و شرجی شده نمیشه جایی رفت آدم کلافه میکنه

همیشه شاد باشید باران جون ببوس

پیش ما هم بیا

ممنونم عزیزم ای کاش شما هم تهران بودین
نازنین
27 مرداد 92 17:41
ای جونم باران
نرگس جون نی نی ما پسر شد و آدرس وبلاگش
radinrahimiyan.blogfa.com
خوشحال میشیم به ما سر بزنید


ای جونم مبارکه حتما سر میزنم
آتنا مامان روشا یدونه
27 مرداد 92 17:48
خیلی عکسهای خوشگلی از دختر پاییزیمون گرفتی . ببخشید که نتونستم بیام اسم ما رو هم که نبردید یعنی جامون خالی نبود دیگهممنون از دعوتت و از اینکه بهم خبر دادید


اره عزیزم خیلی حیف شد نیومدن
نه گلم چون شیما جون و صفورا جون همیشه بودن و اینبار نتوسته بودن بیاین یادی ازشون کردم
ayatay
27 مرداد 92 20:19
ashege donyaye bachegishunam


مامان ترنم
27 مرداد 92 20:46
10000000 تا واسه قطره جونم . قربونت برم .


سارا مامانی شیدا
27 مرداد 92 22:29
وای نرگس جون خوش به حالتون منم خیلی دوست داشتم بیام و توی این جمع خوب و صمیمی شرکت کنم حیف که نشد ولی خیلی خوشحالم که بهتون خوش گذشته دفعه بعد من و شیدا رو فراموش نکنید

سارا جونم جات واقعا خالی بود
حتما عزیزم
فاطمه مامان الينا گلينا
28 مرداد 92 9:01
اسم جديد مبارك شيرين عسل. بازم قرار گذاشتيد


مرسی گلم شما هم میاید از این به بعد خبرتون میکنم
مامان آریا
28 مرداد 92 9:18
عاشق این عروسکم با اون لپای خوشگلش

ممنونم گلم
مامان بهداد
28 مرداد 92 11:09
سلام . همیشه به گردش و بازی دختر پاییزی.
خوش باشید.
اگه منم تهران بودم به پای ثابت این گروه میشدم. اما حیف که نیستم . دوست داشتم که بهداد با بچه ها بازی کنه.
آخه بهدادم اینجا خیلی تهناست.


اخی الهی خب مامانی اگه ایشالا یه روزی تهران تشریف اوردین خبر بدین در خدمت باشیم
مامان سها
28 مرداد 92 16:33
ماشالا به این همه نی نی ناز و ماشالا به باران خانم نازنازی


ممنونم عزیزم
مامان بابای الیسا
28 مرداد 92 16:33
وای کلی از دیدن عکسها لذت بردم قربون اون زبونت که درش آوردی عروسکم همیشه به گردش و شادی نرگس جون.


ممنونم گلم جای شما که همیشه خالیه
مرضیه
28 مرداد 92 16:38
معلومه حسابی به همتون خوش گذشته
جای ما خالی تو جمع دوستانه با صفا


اره عزیزم جاتون خالی بود
مامان ارغوان
28 مرداد 92 17:41
سلام نرگس جون.جواب آزمایش باران رو گرفتی?
مهسا مامان نورا
28 مرداد 92 18:38
خوش باشی همیشه خاله و به گردش


ممنونم مهسا جون
مامان ارغوان
28 مرداد 92 18:45
سلام نرگس جون.جواب آزمایش باران رو گرفتی?
مامان نیایش
29 مرداد 92 9:19
سلام . خوش به حالتون . عجب جمع باصفایی . فکر می کنم بیشتر از بچه ها به مامانا خوش گذشته .

اره دقیقا
خواهرفرناز
29 مرداد 92 9:36
نرگس جونم کجایی
نتیجه ازمایش باران چی. شد؟نگرانشم بیا


محیامامان دینا
29 مرداد 92 14:41
حسابی خوش گذشته.انشاالله دفعه دیگه ما هم بتونیم بیایم.


اره عزیزم ایشالا
الهام مامان یسنا
29 مرداد 92 21:21
سلام نرگس جون. باران عزیز خوبه؟ جواب آزمایشش رو گرفتی انشالله که همه چی خوب بوده باشه.
ببوس گل دخملی رو


ممنونم الهام جونم شما هم یسنا گلی رو ببوس
ماما طهورا
29 مرداد 92 23:19
سلام خانومي هميشه به گردش و شادي عكساي پرنسس خاله هم خيلي ناز شدن

خانومي ديگه به ما سر نميزني!!!!!!!!!!

شرمنده عزیزم این چند وقته حسابی سرم شلوغ بوده میام
مامان ترنم
30 مرداد 92 1:42
مامانیه قطره کجاااااایی


میام خدمتنون
ملیکا
31 مرداد 92 0:55
ایشالا همیشه باران جونم شاد باشه
خیلی نازه و من همیشه به وبش سر میزنم


ممنونم ملیکا جاااااان
محبوبه مامان الینا
31 مرداد 92 8:54
ناااااااااااازی زبونشو
همه نی نی ها خیلی نازن خدا حفظشون کنه


ممنون محبوبه جون
الینای گلم رو ببوس
شیما مامان درینا
3 شهریور 92 10:38
چه عکسای قشنگی انداختی نرگس جون معلومه که حسابی بهتون خوش گذشتی ممنون که به یادمون بودی و ازمون تو نوشته هاتم یاد کردی دوستم منم خیلی دلم میخواست باشم اما هر کاری کردم نشد ایشالا زود زود ببینمتون برای دوستم و دختر گلش


اره گلم جای شما و عمه جون و درینا عزیزم حسابی خالی بود
مامان آناهیتا
4 شهریور 92 17:23
همیشه به شادی و گردش چقدر بچه ها خوشحالند همین طور مامان ها
غزلانه
13 شهریور 92 17:08
خوش به حالت چقدر یادگاری داری