باران جونمباران جونم، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 25 روز سن داره
زندگی عاشقانه مازندگی عاشقانه ما، تا این لحظه: 19 سال و 6 ماه و 16 روز سن داره

باران دختر پاییزی من‍ـــــــ

پارک مریم

1392/3/19 18:01
نویسنده : مامی نرگس
1,127 بازدید
اشتراک گذاری

بارانم قلب

این روزها وقتی عصر میشه نه من نه تو دلمون نمیخواد که خونه بمونیم و هیچ جایی هم بهتر از پارک نمیتونه دخملی رو شاد کنه به خاطر همین عصر که میشه دوتایی میریم پارک بامن حرف نزن

و البته بعضی  از روزها مامانی یا عمه یا خاله بهمون ملحق میشن و خدا روشکر خونه هامون بهم نزدیکه و تند تند همدیگرو میبینیم

دیروز هم بعد از کلی کار خونه بشور وبساب رفتیم پارک و مامانی هم همراهمون اومد تو پارک بودیم که یهو عمه مهتابینا رو هم دیدیم و دوباره کلـــــــــی بازی کردی

همون جا بودیم که دیدیم نمایش عروسکی برای بچه ها گذاشتن و خیلی مراسم شادی بود

  تو هم اولش کلی خوشت اومد و با همه بچه ها دست دسی میکردیتشویق

ولی یهو یه آقا که خودش رو شبیه گربه درست کرده بود اومد پیش بچه ها و نمایش بازی میکرد تا اینو دیدی از ترس شروع کردی گریه کردنوگریه و مجبور شدیم دوباره به محوطه بازی برگردیم ولی خوبی که داشت این بود که محوطه بازی خالی از بچه ها بود و یه دل سیر تاب بازی کردیچشمک

اینم از عکسها (مامان خبرنگار مثل همیشه دوربین به دستهنیشخند)

اینجا داشتی تماشا میکردی

از این آقا گربه ترسیدی

با بغض نگا میکردی


اینجا هم میگم باران مامانو بترسون و اینجوری منو میترسونیزبان

 

اگه بگم واااااااااااااااااااای ترسدم کلی از ته دلت میخندی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (27)

می خوای تولد بگیری؟؟؟
19 خرداد 92 18:07
می خوای تولد بگیری؟ یه سر به ما بزن, خوشحال می شی... یادت نره از 10% تخفیف استفاده کنی. www.tavalood.rozblog.
مامان ايسو وايسا
19 خرداد 92 18:11
چقد توماهييييييييييييييي باران جون خشگل......ترسوندنتم خيلي خوردنيه عسسسسسسسسسسل نرگس جون چرا ترسيد گل دختر؟


ممنونم
نمیدونم فکر کنم ار جیغ بچه های دیگه
الهام
19 خرداد 92 18:56
آخی خاله جون چقدر بامزه میخندی
مامان نرگسی جذبه ی بارانو داشتی؟؟؟
از همین الان میخواد تورو بترسونه
هاهاها
چقدر دلم میخواست پیشت باشم


اره میبینی الهام جون
منم دوستم
مامان ترنم
19 خرداد 92 18:59
عزیز دلم دستمال سرشو ببین. قربون اون خنده هات.ما هم ترسیدیم ها ، دوباره واسمون می خندی نفسم

خدا نکنه
دستمال سر هم قابلتونو نداره
لیلا مامان پرنیا
19 خرداد 92 20:26
عسل "خوردنی "شیرین "جیگرم بعد از یه روز پر کار دیدن روی ماهت حالم رو خوب کرد عسل خاله
حالا یه دونه خاله رو بترسون


خسته نباشی خاله جون
عاطفه
20 خرداد 92 0:08
باران جونی قربونه دندونای موشیت برمخوش به حالت نرگس جون که عصر ها میرید بیرون،واقعا هوا خیلی خوبه اگه ادم یه پا داشته باشه پیاده روی حال میده


خدا نکنه گلم
اره عزیزم جای شما خالیه
مامان ایدین
20 خرداد 92 2:27
خیلی شیرینی


مرسی خاله جونم
مامان ارغوان
20 خرداد 92 10:07
الهی ،الهی
آخ که تو چقدر ماهی،
باران دندون موشی ،
دوستت داریم حسابی


عجب شعر ی شد!


خوب شاعری دوستم
نازنین
20 خرداد 92 10:27
عزیزم اااااااااااااااای جان عاشق این خنده هاتم 2 تا عکس اخری و نگاه چقدر جیگر شده واااااااااااااااای قربونت برم خاله
خیلی خوبه که مامانی انقدر واسه یکی یدونش وقت میزاره و پارک میبرتش...ان شاالله همیشه خوب و سالم و شاد باشید در پناه خدا


ممنونم نازنین جون
لیلا مامان پرنیا
20 خرداد 92 10:37
یادم رفت خصوصی کنم تایید نکن گلم


چشم
محیامامان دینا
20 خرداد 92 10:46
فدات عزیزم که انقدر نمکی هستی


خدا نکنه گلم
آتنا مامان روشا یدونه
20 خرداد 92 11:17
ای جان واقعا بچه همشون لذت میبرن از اینکه بزرگتر ها رو بترسون به نظرشون خیلی کار بزرگیه الهی. بوووووووووووووووس باران قلنبه

اره اتنا جون دنیاشون خیلی قشنگه
رنگارنگ
20 خرداد 92 13:02
سلام چش نخوره این عکسای خوشکلشو گذاشتی یه اسپند دود کن


فاطمه مامان الينا گلينا
20 خرداد 92 14:22
باران عزيزقدر اين مامي را بدون كه اينقدر با حوصله برات وقت مي گذاره.
راستي من فكر كردم منظور سوال اينه كه حرف دلت را بگو.خوب اصلا مگه چي مي شه همه را بگم شايد فرجي شد و اشتباهي همه برآورده شد


مرسی عزیزم
منم فقط برای خنده نوشتم
دوست گلم امیدوارم به تک تک آرزوهای کوچک و بزرگت برسی
عاطی مامان نی نی
20 خرداد 92 15:07
سلام قربون دندونات بشم من که انقد شیرین میخندی.ایشالا همیشه بخندی باران جونم.پس تو کی موهاتو میخوای گیس کنی دخمل جون؟


خدا نکنه
آخ گفتی دیگه نمیدونم باید چیکار کنم
مامان اریانا
20 خرداد 92 16:00
سلام .دختر نازی دارین .من خیلی به وب زیبایش می یام .شما هم به اریانای خوشگل من سر بزنید لطفا .خوشحال میشم .


مرسی گلم چشم
سمانه مامان ستایش
20 خرداد 92 16:46
واااای خدا چه خنده نازی کرده باران جووونم با اون دندونای خوشگلش
عززززیزم چه بامزه مامانی رو میترسونه
برای بارن جونم


مرسی سمانه جوووووووووووووون
مامان پریسا
20 خرداد 92 20:29
چه خوب که واسه بچه ها برنامه میذارن

راستی اسم پارک هم اسم منه

عکسهاش خیلی ناز شدن


وایییییییییییییییییی ترسیدم


مرسی مریم جونم ناز میبینی
نرگس
21 خرداد 92 0:12
عزییییییییییییزم. چقدر بچه ها پاکن....
خوش به حال باران عزیز که مامان خوبش هر روز میبردش پارک

اره واقعا پاک هستن
ممنونم
مامان محمدرضا
21 خرداد 92 0:45
سلام عکسای جالب و بامزه ای بود دقیقا محمدرضا هم همین حرکتها رو میکنه و وقتی بهش میگم ترسید غش غش میخنده و قیافشم همونطوری میکنه.از دست این وروجکهای شیطون بامزه.


قربونش برم همه بچه ها مثل هم هستن
مامانی طهورا
21 خرداد 92 9:24
الهیییییییی دندوناشوووووووو
فهیمه مامی مهتا
21 خرداد 92 12:57
عزیز دلم چقدر خنده ات با دندونهای موش موشیت قشنگه .... ای جاااانم
baran
21 خرداد 92 15:48
ای جانم چه ناز میخنده


ممنونم
الهام مامان یسنا
21 خرداد 92 18:55
قربونت برم گل دختری که مامانتو می ترسونی. عاشق خنده های از ته دلت هستم خاله جونی خیلی با نمکی. راستی با کلاه خیلی خواستنی شدی.

نرگس جون پارک جوانمرد کجاست؟
چه محیط بازی خوبی برای بچه ها داره


خدا نکنه
ممنونم نظر لطفطونه
حکیم غرب رو که تا انتها بیاد سر سه راه دهکده هست از همت غرب هم راه داره
مامان آناهیتا
25 خرداد 92 12:26
قربون خنده هات عزیزم مامانی بزار همش تو رو بترسونه خنده هاش قشنگه


باشه اگه سکته کردم تقصیر شماست!!!!
مامان امیر علی پسر اژدها سوار
28 خرداد 92 7:30
بارانم خاله رو هم بترسون دوست دارم عشق خاله خوشتیپه منی


مرسی گلم
مغز
22 مرداد 92 17:23
اوا خدا مرگت بده نرگس چرا همچین میکنی؟