قرار وبلاگی 2
روز پنج شنبه 92/3/2 با مامانی نی نی وبلاگی ها و نی نی سایتی ها ساعت 3 قرار داشتیم
صفورا جونم مامان آوا زحمت کشیده و ما رو به باغ پدر بزرگش دعوت کرده بود
منو تو هم صبح رفتیم خونه خاله ساجده و بعد از اینکه کلی بازی کردین ناهار خوردیم رفتیم باغ
شما تو خونه لا لا کردی و اونجا کلی سرحال بودی و بازی کردی ولی متین تو راه لالا کرد و وقتی اونجا رسیدم یکی دوساعتی خوابید
کلی نی نی همسن و سال هم بودن واقعا کنترل کردنشون سخت بود
همه بچه ها دنبال هم بودن و میخواستن اسباب بازی های همدیگرو بگیرین
همه به دنبال ی توپ
متین بعد از بیدار شدن
باران به دنبال کشف جاهای جدید
عزیزم این توپولو خیلی یاحال بود
اصلا نمیشد یه عکس دسته جمعی از بچه ها بگیریم
باران و آوا جونم که خیلی دختر آروم و دوست داشتنیه
باران نمیزاره مامانش یه عکس هنری ازش بگیره تمام فکرش پیش بچه هاست
مامانا
آرمیتا و متین
بدون شرح!!!!!
پسرا مشغول آب بازی
و آرمیتا جونم نخواست که از پسرا کم بیاره پا به پای اونا آب بازی کرد
ذوق آرمیتایی
باران به دنبال پیشی
دخملی بیخیال هم نمیشه
دالیییییییییی پیشی
خیلی بهمون خوش گذشت
صفورا جونم خسته نباشی و مرسی از دعوتت