آخرین پست سال 91
دوست جونیام سال نو مبارک
برای دیدن آخرین عکسهای باران در سال 91 بی زحمت برین ادامه مطلب!!!!
بعضی روزها که کار دارم و نمیشه شما کنارم باشی مجبورم چند لحظه ای تو اتاقت و روی تخت بزارم
تو هم همه کاری میکنی تا من زودتر بیارمت بیرون
دیروز که میخواستم کف آشپزخونه رو بشورم ترسیدم لیز بخوری این بود که گذاشتمت روی تخت ولی انقدر صدا های مختلف در اوردی تا مجبور شدم کارمو نصفه ول کنم بیام
اومدم تو اتاق دیدم همش بهم میخندی و لوس میشی تا بیای پیشم این بود که دوربینو آوردم
همین که اومدم آروم شدی و شروع کردی عروسک بازی
بعد خواستی از تخت بیارمت بیرون و رفتی سراغ عروسک دیگه
خیلی بامزه همچی رو میندازی رو تختت بعد خودت میری رو تخت
دوباره اشاره کردی منو بیار بیرون
سمت عروسکا رو بهم نشون میدی
خواستی خودت تنهایی بیای دیدی نمیشه
شروع کردی کارایی که من دوست دارم تا بیارمت بیرون
اول از ته دلت خندیدی
بعد دست دسی
اینجا مثلا من می ترسونی
دیدی نمیشه خودتو لوس کردی و اینجوری چشاتو ریز میکنی
بیا دیگه!!!!!!!!!!!
با غضب منو نگاه میکنی و کلی عصبانی شدی
وقتی هر کاری کردی دیدی نمیشه بیرون بیای دراز کشیدی و مثلا با تلفن صحبت میکنی
کلی با پستونک حرف زدی فکر کنم 110 بود و از من شکایت کردی
جای مورد علاقه باران
آخرین بستنی خوری سال 91
دیروز هم چهارشنبه سوری رفتیم خونه مامانی و چون خیلی سرد بود بیرون نرفتیم ترسیدم سرما بخوری