قرار وبلاگی
دختر ناز من
دیروز 91/11/5 ساعت 3 یه روز به یاد موندنی برای ما بود
دیروز با یکسری مامان وبلاگی ها تو دنیای نور قرار گذاشتیم وشما کوچولو ها کلی بازی کردین و به ما هم حسابی خوش گذشت
ساعت 2 خاله ساجده اومد خونمون و با هم رفتیم البته چون خونه ما غرب تهرانه وقرارمون شرق تهران بود کلی تو راه بودیم ولی واقعا ارزشش رو داشت و خدارو شکر اذیتمون نکردید
جالب اینجا بود با اینکه همه همدیگرو برای اولین بار می دیدیم ولی اصلا احساس غریبی نمی کردیم وانگار سالهاست که همدیگرو میشناسیم
برای دیدن عکسا لطفا برین ادامه مطلب
کلی بهت خوش گذشت و بازی کردی
خیلی سخت بود همتونو یه جا جمع کنیم وعکس بندازیم هر کدوم به یه سمتی فرار میکردین
الا شما که من هر جا میزاشتم همونجا ثابت میموندی
این متین کوچولو که حسابی آتیش سوزوند
این آوا خانومه خیلی دختر آرومی بود وبا مامان گلش صفورا جون اومده بود
این خانم خوشگله آرینا جونمه که دیروز یکمی غریبی میکرد و دختر ساکتی بود و یه مامان دوست داشتنی داشت به اسم مریم جون
و اما این خانم شیطونه آرمیتا نازه که خیلی بانمک بود و با دختر خاله گلش سمیرا جون ومامان مهربونش آناهیتا جون اومده بودن
و اینجا سر ماشین بازی گریه اش گرفت و چقدر هم ناز گریه میکرد
این خانم خوشگله درینا جونه و یه عمه خیلی مهربون داره و در آخر مامان مهربونش شیما جون اومد
اینو خاله اناهیتا جون داد و من برای همیشه برات یادگاری نگه می دارم
ودر آخر جایه خیییییییییییلی ها خالی بود