باران جونمباران جونم، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 28 روز سن داره
زندگی عاشقانه مازندگی عاشقانه ما، تا این لحظه: 19 سال و 5 ماه و 19 روز سن داره

باران دختر پاییزی من‍ـــــــ

قرار وبلاگی

1391/11/6 13:01
نویسنده : مامی نرگس
3,314 بازدید
اشتراک گذاری

دختر ناز من

دیروز 91/11/5  ساعت 3 یه روز به یاد موندنی برای ما بود

دیروز با یکسری مامان وبلاگی ها تو دنیای نور قرار گذاشتیم  وشما کوچولو ها کلی بازی کردین و به ما هم حسابی خوش گذشت

ساعت 2 خاله ساجده اومد خونمون و با هم رفتیم البته چون خونه ما غرب تهرانه وقرارمون شرق تهران بود کلی تو راه بودیم ولی واقعا ارزشش رو داشت و خدارو شکر اذیتمون نکردید

 

جالب اینجا بود با اینکه همه همدیگرو برای اولین بار می دیدیم ولی اصلا احساس غریبی نمی کردیم وانگار سالهاست که همدیگرو میشناسیم

 

برای دیدن عکسا لطفا برین ادامه مطلب

 

کلی بهت خوش گذشت و بازی کردی

 

 

خیلی سخت بود همتونو یه جا جمع کنیم وعکس بندازیم هر کدوم به یه سمتی فرار میکردین

الا شما که من هر جا میزاشتم همونجا ثابت میموندی

 

 

 

این متین کوچولو که حسابی آتیش سوزوند

 

 

این آوا خانومه خیلی دختر آرومی بود وبا مامان گلش صفورا جون اومده بود

 

 

این خانم خوشگله آرینا جونمه که دیروز یکمی غریبی میکرد و دختر ساکتی بود و یه مامان دوست داشتنی داشت به اسم مریم جون

 

 

 

و اما این خانم شیطونه آرمیتا نازه که خیلی بانمک بود و با دختر خاله گلش سمیرا جون ومامان مهربونش آناهیتا جون اومده بودن

 

 

و اینجا سر ماشین بازی  گریه اش گرفت و چقدر هم ناز گریه میکرد

 

 

این خانم خوشگله درینا جونه و یه عمه خیلی مهربون داره  و در آخر مامان مهربونش شیما جون اومد

 

 

اینو خاله اناهیتا جون داد و من برای همیشه برات یادگاری نگه می دارم


 

ودر آخر جایه خیییییییییییلی ها خالی بود

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (41)

لیلا مامان پرنیا
6 بهمن 91 11:46
واااااااااااای خیلی لذت بردم عالیه عکسها بچه هارو هم که نگو مثل ماه میمونن امیدوارم همیشه لبشون خندون باشهنرگس جون منظورت ما بودیم جامون خالی بود واقعا افسوس خوردم که نتونستیم اونجا باشیماون عکس دومی باران خیلی خوردنیه پرنیا میگه بنویسم جیگرتو بخورم

مرسی لیلا جون واقعا جاتون خالی بود ایشالا قرار بعدی
پرنیا عسلمو ببوس
عمه ي آتنا
6 بهمن 91 13:21
اميدوارم كه هميشه دوستهاي خوبي باشين واسه هم


مرسی عزیزم
آناهیتا مامانیه آرمیتا
6 بهمن 91 13:37
نرگس جون عکسهات حرفه ای ترازمنه هامخصوصاازآرمیتا
دوست جون خیلی خیلی روزبه یادموندنی شدعزیزم ممنون که این همه راه رواومدین
امیدوارم دوستیهامون تاخانوم شدن فرشته هامون ادامه پیداکنه و اونهاهم دوستای خوبی بشن
قابل نداشت اصلا ممنون که به یادگارنگه میداری
آبمیوه شماهم حسابی چسبید


اناهیتا جون خجالتمون میدی
خیلی خوش گذشت و چقدر دعای قشنگی کردی منم امیدوارم دوستیمون همیشه برقرار باشه
و عزیزم از دیروز همش صدای ارمیتا تو گوشمه که با صدای کلفت میگفت مامان الهی قربونش برم
خیلی دوستتون دارم





محمد حسین
6 بهمن 91 14:38
سلام...چطوری؟؟؟ _______________¶¶¶¶¶¶ __________¶¶¶¶¶¶¶¶__¶¶ _____¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ ¶¶ _¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ ¶¶¶__¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ _¶¶ ¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ ___ ¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ [█]¶¶¶¶¶ ____¶¶¶¶¶ [█] ¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ _____¶¶¶¶¶¶¶`▼´¶¶¶¶¶¶ ______¶¶¶¶¶¶¶·♥·¶¶¶¶¶ __¤’¤’¤’¤’¤’¤’¤¶¶¶¶¶¶¤’¤’¤’¤’¤’¤’¤ __¶¶¶¶¶’¤’¤’¤’¤’¤I T.’¤’¤’¤’¶¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶¶¶¤’¤’¤’¤’¤’¤’¤’¤’¤¶¶¶¶¶¶¶¶ ¶¶____ ¶¶¶¶¶’¤’¤’¤’¤’¶¶¶¶¶____ ¶¶ ¶¶_____ ¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶____¶¶ _¶¶___¶¶¶¶¶________¶¶¶¶___¶¶ __¶¶¶¶¶¶¶¶___________¶¶¶¶¶¶ (♥)¤ª˜¨¨¨¨˜ª¤(♥)¤ª˜¨¨¨¨˜ª¤(♥) آپم...بدو بیا منتظرم نذاریاااااااااا
صفورا مامان آوا
6 بهمن 91 15:35
نرگس جوون به ما که خیییییییییلی خوش گذشت و خوشحال شدم که تو و باران جوونو از نزدیک دیدم بووووووووس بر هردوتون


مرسی صفورا جونم به ما هم خیلی خوش گذشت ماشالا خیلی دختر ارومی داری منم خیلی دوستتون دارم وامیدوارم به زودی دوباره همدیگرو ببینیم
هیراد و عمه لیلاش
6 بهمن 91 16:19
چه عکسهای قشنگی شده همیگیتون کنار هم شما که تا نزدیکی ما اومدید یه سرم تشرییف میاوردید منزل ما خیلی خوشحال میشدیم عزیزم


مرسی لیلا جون
ایشالا دفعه بعد با هم میریم
خواهر فرناز
6 بهمن 91 18:18
elham
6 بهمن 91 18:23
salam azizam
maman naegesi cheghadr in baranet nazo jigare
dost daram gazesh begiram azizame
hediasham naze



مرسی الهام جونم یک بار حتما باشما قرار می زاریم تا هر چقدر دوست داری D

مامان آناهیتا
6 بهمن 91 19:49
سلام نرگس جون
لذت بردم از عکس ها
امیدوارم دوستیهاتون همیشه پایدار بمونه مخصوصا بچه ها هم سن هستند تقریبا .

وای باران جون فکر کنم از بقیه کوچکتر باشه . یه بوس محکم

مرسی عزیزم
اره باران از همه کوچیکتر بود
مامان رادین
6 بهمن 91 20:26
سلام به باران و سلام به مامانیه باران...
خیلی کار جالبی بود...
نمی دونم پیشنهاد کدوم دوستتون بود ولی قشنگ بود ووو...
فکر کنم الان یه جس قشنگتری بهمدیگه دارید فراتر از خیال...
امیدوارم همیشه خوش باشید


دقیقا همینطوره الان خیلی بیشتر از قبل دوستشون دارم
مامان محمد معین
6 بهمن 91 20:44
خیلی با حال بود
عکسها هم همگی عالین
من که واقعا لذت بردم کار قشنگ و جالبی بود


جای شما خالی بود محمد معینو از طرف من ببوس
مامان امیرمهدی کوچولو
6 بهمن 91 22:38
ایشالا این دوستی ها تا سالهای سال ادامه داشته باشه


ایشالا عزیزم
مامان الیناکوچولو
7 بهمن 91 0:44
سلام وای عزیزم چه کار خوبی کردید جای ماحسابی خالی


اره عزیزم واقعا جاتون خالی بود
مامان بابای الیسا
7 بهمن 91 0:49
واااااااای چه کار قشنگی خیلی از دیدن عکسا لذت بردم تازه این فینگیلی هم خیلی ناز بودا تاب خوردنشم خوردن داشت

مرسی عزیزم جای همگی خالی بود
متین من
7 بهمن 91 1:02
سلام نرگس جون خیلی خوشحالم که بهتون خوش گذشته دوستان به جای ما منم افسوس خوردم کاش تهران بودم وبا شماحتما میومدم وازنزدیک میدیدمتون ولی افسوس... بهرحال امیدوارم دوست های خوبی واسه هم بمونین

مرسی سمانه جون منم خیلی دلم میخواست تهران بودین ولی از دور
نیم وجبی
7 بهمن 91 1:06
قربون همتون این نینیها چه آتیشی سوزوندنبرای همشون و شما مامانای گل


مرس عزیزم


من کوچولو
7 بهمن 91 1:16
عزیزم نیگا چه مظلومه قوربونش


خدا نکنه
مامان امیر علی پسر اژدها سوار
7 بهمن 91 7:22
به به خوشحالم که به همتون خوش گذشت امیدوارم همیشه بخندین


مرسی عزیزم ای کاش شما هم تهران بودین وقرار میزاشتیم وهمدیگرو می دیدیم
مامان سارا
7 بهمن 91 10:08
خصوصاااااااااااااااااااااا جای من و کیان خالی بود
منم می خواستم بیاااااااااااااااااااااااام
و در آخر دوستان بجای ما
قرار بعدی حتما میام



اره عزیزم واقعا جات خالی یود ایشالا دفعه بعدی حتما باید بیایی
مهرنوش مامان مهزیار
7 بهمن 91 10:23
عزیزم خیلی قشنگ و خوب بود امیدوارم همیشه بهتون خوش بگذره و شاد باشید.


مرسی مهرنوش جونم
فهیمه مامی مهتا
7 بهمن 91 10:30
آخی چه کار قشنگی کردید .... همیشه دلتون شاد و لبتون پرخنده ...


مرسی گلم همچنین شما
الينا گلينا
7 بهمن 91 10:32
چقدر بهتون خوش گذشته .خوش به حالتون.خيلي ناز بود عكساتون. راستي جايزه تون هم مبارك باشه عزيزم.


اره عزیزم واقعا جاتون خالی بود
محبوبه مامان الینا
7 بهمن 91 10:40
چه کار جالبی کردین
همیشه شاد و برقرار باشید...
فدای اون باران نااااااز آروم


مرسی عزیزم
خدانکنه
عمه الناز درینا
7 بهمن 91 10:53
خیلی عکسها و نوشته هاش جالب و قشنگ بود مرسی روزه خـــیلی خوبی داشتم کنار شما
باران قلمبه واقعاً خیلی شــیـــــــریــــــــــــــن بود

مرسی عزیزم نظر لطفطونه به ما هم حسابی خوش گذشت
صفورا مامان آوا
7 بهمن 91 11:31
خصوصی
مامان آرشیدا کوچولو
7 بهمن 91 13:42
وای مامانی چقدر عسک خودت مهربونه
بهاره مامان ونداد
7 بهمن 91 16:03
ای جانم معلومه خو ش گذشته باران گلی هم حال کرده مرسی که جامون رو خالی کردید
زهرا(ثمره عشق مامان و بابا)
7 بهمن 91 17:45
عزیزم خیلی عکساتون قشنگ بود ایشاالله همیشه به گردش
عطیه
7 بهمن 91 17:46
چه عکسای نازی.امیدوارم بهتون خوش گذشته باشه.
صفورا مامان آوا
7 بهمن 91 21:30
ببین گفتی اسم شیر خشک جدیده چی بود؟؟؟
مامی روژان
8 بهمن 91 12:04
باران جونم مثل همیشه خانوم و خوشگل امیدوارم دوستیهاتون همیشه پابرجا بمونه
خواهر فرناز
8 بهمن 91 13:38
سلام ما با 6تا پست جدید اومدیم زود بهمون سر بزنید وبرامونم یادگاری بذارین
hadis
8 بهمن 91 14:06
آخه تو چقدر جیگرررررررررررررررررررررری...!!!
مامان دینا جون
8 بهمن 91 18:07
معلومه که خوش میگذره.راستش بهتون حسودیم شد منم اگه میتونستم حتما میومدم.


اخه نازی ایشالا قرار بعدی با شما
سمیرامامان پرنیان
8 بهمن 91 19:25
معلمومه که باران جون خیلی آرومهامیدوارم که خوش گذشته باشه
مامان دینا جون
8 بهمن 91 20:17
عزیزم من خییییلی دوست دارم بیام ولی متاسفانه ما تهران که نیستیم ولی اگه بیام تهران سعی میکنم بیام باران کوچولو رو حتما ببینم.
مهسا مامی کیارش
8 بهمن 91 21:36
مامان نرگس جون خوش به حالتون این خوش به حال و به به کردن رو تو وبلاگ متین جون هم گفتم. حسابی بهتون خوش گذشته
جوجه شیطون خیلی نازداری با اون پستونکت


عزیزم واقعا جاتون خالی بود
شیما مامان درینا
9 بهمن 91 9:55
نرگس جون منم از اینکه از نزدیک دیدمت خیلی خوشحالم از دیدن باران عزیز هم حسابی ذوق کرده بودم عکسا خیلی عالی و کامل و قشنگن . ممنون که مسیرتون دور بود و اومدین و تونستیم همدیگرو ببینیم . امیدوارم باز هم از این روزا تکرار بشه . باران عسل و ببوس

منم خیلی خوشحالم از اشناییتون
منم امیدوارم به زودی زود دوباره پیش هم جمع بشیم
مامان طنین
10 بهمن 91 2:27
به به چه کار خوبی کردی ولی چه بی معرفت خوب میگفتی ماهم میومدیم خاله نرگس و با دوستای خوبتون دوست میشدیم



عزیزم اتفاقی شد خودمم تا 5 شنبه صبح نمی دونستم حتما میرم ولی ایشالا قرار بعدی خبرت میکنم
مامان ایسان
12 بهمن 91 12:47
همیشه خوش باشید و خندان دوستایه گلم


مرسی عزیزم
محیامامان دینا
13 بهمن 91 11:02
عکسای قشنگی بود.خوش باشید