بدون عنوان
دیروز تولد صدف جون بود و ما دایی محمد و مامان اشرف رفتیم خونه خاله زهراینا
از اونجایی که آقایون دیر اومدن خاله هم مجبور شد شام رو دیر بیاره و مراسم تولد وکیک خوری یکمی دیر شد
وتو هم که بغلم نشسته بودی دیدیم نشسته خوابت برد و منم یه چند تایی
عکس گرفتم
صدفم عشق خاله تولدت مبارکککککککککککک
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی