باران جونمباران جونم، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 25 روز سن داره
زندگی عاشقانه مازندگی عاشقانه ما، تا این لحظه: 19 سال و 6 ماه و 16 روز سن داره

باران دختر پاییزی من‍ـــــــ

روزهای قشنگه اردیبهشتی....

1393/2/13 15:42
نویسنده : مامی نرگس
2,414 بازدید
اشتراک گذاری

 

سلام به همگی خوبین خوشین ایشالا که تواین روزهای بهاری همگی شاد باشینمحبت

باران گلم این روزها همش فکرم درگیره نمیدونم بتونم از پمپرز بگیرمت یا نه....

وقتی با نی نی های همسن خودت مقایسه میکنم حس میکنم که خییییییییییییلی دیره ولی نمیدونم از کجا شروع کنم و چجوری سوال

چون جنابعالی روزی نزدیک دو بطری شیر میخوری و اصلا هم رضایت نمیدی که تو لیوان بخوری و باید دراز بکشی و کارتون مورد علاقه ات رو ببینی به من میگی مامان توش عسل بریز منم قند میریزم بعد با لذت میخوری

فکر کنم اول باید از شیر بگیرم بعد از پمپرزخطا

واااااااااااااااااااااااای خدای من پستونکو نگو که دیگه دیووووووووووووونه کردی منو بابایی رو

شاید توی فرودین بالای 20 عدد برات خریده باشیم دیگه آمارش از دستمون درفته چون ارزون بودن دلمون نمی سوخت

ولی حسابی جنسشون بد بود یادمه توی یه روز 4 تا پستونک پاره کردی دیگه منو بابایی هم بی خیال پول شدیم و دوباره برات اونت 46 هزاری میگیریم حداقل خوبیش اینه که دوماهی میخوری

ولی به شدت بهش وابستگی داری منم اصلا جرات ندارم دوباره از پستونک جدات کنم

نمیدونم ایشالا خدا خودش کمکمون کنه حالا حالاها حسابی باهم درگیریم

از غذا خوردنت بگم که گوش شیطون کررررررررررررررررررر بهتر شدی ولی باز باید کلی دنبالت راه بیافتم تا بخوری

یه روز گفتم باران بدو بیا این قاشق غذات رو بخور تموم کن تا قوی بشی بزرگ بشی تو هم گفتی بزار اول پستونکم رو بخورم قوی بشم بعد میام غذا رو میخورم

چند روز پیش میگی مامان بای بایبای بای میگم کجا ایشالا؟ میگی خونه مادر شوهرم حسابی از دستت خنده ام گرفته بودچشمک

یه روز رفته بودیم خونه دایی محمدینا و پرهام بهت خورد و تو با باسن خوردی زمین پا شدی به پرهام با گریه گفتی آی پی پییم آی پی پییمخنده

چند وقتیه موهات حسابی بهم ریخته و 6 اردیبهشت برای اولین بار بردمت آریشگاه و خیلی بامزه شدی

قبل از کوتاهی

موهای مرتب دخملی

اینجا خودت با اجازه خودت رفتی از توی یخچال سمنو برداشتی و این مدلی میخوری

و همش میگفتی زنمو خیلی خوش مزه استزبان

اسباب بازی جدید و خوشحالی دخملی

الهیی قربونت برم با این همه دقت پسته میخوری

حتما خودت باید لباسات رو انتخاب کنی جالبه توی این گرما گیر دادی که باید پوتین پپوشم

و حسابی تیپ پسرونه زدی

عاشق توت فرنگی هستی و همش میگی مامان من پوت پرنگی خییییلی دوست دارم

چند روز پیش که برات توی بشقاب ریخته بودم این توت فرنگی که روش مو داشت خودمم برای اولین بار بود میدیدم گفتی مامان اینو ببین مثله لپه بابا مو داره قه قهه

بلاخره هوا گرم شده و هر روز باید دخملی رو پارک ببریم

باهم رفتیم خرید و با اینکه کیسه شیرها سنگین بود اصرار داشتی خودتت بگیری همش میگفتی آی چگد سنگینه

میگم باران بخند عکس بندازم میگی نیخندم اخم میکنم

کلا برعکسیخندونک

اینم ژست جدیدبی حوصله

علی هم 10 روز قبل ترکیه رفته بود این بار بیتابی باران خیلی کمتر بود ولی بازم بهونه گیری میکرد و مدام لب تابو بوس میکرد و میگفت بابایی زود بیا

اینم از سوغاتی های باران عزیز

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (20)

محیا
13 اردیبهشت 93 19:58
چه لباسای خوشگلی بابا سوغاتی اورده خوش به حالت. نرگس جان اگه باران میتونه بگه جیش کم کم اقدام کن از پوشک بگیری مرحله سختیه ولی زوردتر شروع کن.من دینا رو با عروسکاش مبردم میگفتم دینا نی نیت جیش داره بدم اونم میدوید میومد هم خودش جیش میکرد هم مثلا عروسکش.دینا دو سالش نشده بود من از پوشک گرفتمش.موفق باشی گلم.
مامی نرگس
پاسخ
ممنونم گلم قابل دینا جونو نداره اره جیش میگه وقتی پی پی هم داره میگه مشکل اینه بعد از اتمام کارش میگه
mozhgan
13 اردیبهشت 93 22:43
سلام نرگس جون انشاا.. با صبوری از پستونک و شیر جدا میشه.به نظرمن زمانی که بچه از شیر مادر جدا میشه استقلال بیشتری پیدا میکنه و راحت تر میشه از پمپرز جداش کرد اما هر مادر حالت فرزند خودش رو بهتر میدونه.
مامی نرگس
پاسخ
سلام مژگان جونم ایشالا منم بتونم راحت این مرحله رو بگذرونم
خواهرفرناز
13 اردیبهشت 93 23:49
قربون این دخملی برم من مبارکه سوغاتیا باشه ایشالاهمشو به شادی بپوشی دلم براتون تنگ شده از راه دور میبوسمتون چیکارش داری بذار تو شیشه*شیر بخوره.......اون مال افرادیه که شیرمادر میخورن یا شیرخشک را ازشون میگیرن.....اگه پاستدریزه میخوره بذارتوشیشه بخوره مامان جونم میگن .....دکتر قدیما تو ابادان بهش گفته هرچی بچه توشیشه شیرمک بزنه بیشتر میره تو استخوان وجذب میشه وسفیدترم میشه درست وغلطش را نمیدونم نمیرین نمایشگاه کتاب؟عکساشو برامون بذارین
مامی نرگس
پاسخ
خدا نکنه دوست گلم ممنونم عزیزم ایشالا ما هم همینطور پس اونایی که شیر مادر نخوردن حالا حالا ها باید شیشه بخورن و پمپرز هم بشن؟ چرا اتفاقا همین روزها میخوایم بریم حتما عکساشو میزارم
شادی
14 اردیبهشت 93 1:09
ایشالا که این دو مرحله ی سخت رو با موفقیت بگذرونیدسوغاتی هاشم مبارک باشه خیلی قشنگ بودن عزیزم
مامی نرگس
پاسخ
ایشالا شادی جونم
مامان شایلین جون
14 اردیبهشت 93 11:09
عزیزمممممممچقدر شیرین زبون شدی شماماشالا.فدات بشم. نرگس جون نمیدونم این بچه ها چشونه همش شوهر شوهر میکنن. میترسم هیچی نشده بگن شوهر میخوایم یالااون قسمت آی پی پیم هم خیلی خنده دار بود فداش بشم منننننننننننننندست بابای مهربونش هم درد نکنه چقدر هم خوش سلیقه هستن ایشون چه لباسای قشنگی. مبارکت باشه عزیزم. ایشالا به شادی بپوشی
مامی نرگس
پاسخ
ممنونم مهتاب جون ههههههههههههههههههه اره والا مرسی ممنونم
مامی مهتا
14 اردیبهشت 93 11:44
زیاد نگران نباش این مراحل سخت هم تموم میشه .... برای از پوشک گرفتن چند کتاب تو این زمینه هست برای بچه ها اگر خواستی بگو تا اسمشونو برات بنویسم ... خیلی کمک میکنه ... سوغاتی هاش که خیلی نانازه ....من عاشق این لباسهای رنگارنگ تابستونی هستم ... مبارکت باشه بارانکم
مامی نرگس
پاسخ
ایشالا اره حتما البته کتابهای بنیامین اسپاک رو دارم
ღمــــامــــان یــهــ پســـر✿ــــرک شیــطو نـــღ
14 اردیبهشت 93 12:27
عزیز دلم موهاشو کوتاه کره چه ناز شده ماشالله دیگه کم کم داره برای خودش خانومی میشه انشالله هم پستونکو میزاره کنار هم از مامی میگیریش چه لباسای خوشگلی ایشالله به شادی ازشون استفاده کنی مبارکت باشه عزیزکم
مامی نرگس
پاسخ
ممنونم ایشالا
مریـــم ( مــامـــان آریـــن )
14 اردیبهشت 93 22:57
سلام نرگس جون ... وااای خدا باران جون چه جیگری شده عزیزممممم .... آرین هم خیلی به پستونک علاقه داشت ... به بار سرشو کند و دیگه نخورد ... ایشالا باران جونم زود ازش زده میشه ... منم هنوز ارین و از پوشک نگرفتم فکر میکنم سخت ترین پروژس چون خیلی شیر دوست داره ول کن شیشه هم نیست بوس بوس باران عزیز
مامی نرگس
پاسخ
مریم جووووووووووووووووون این کارو کردم ولی بیخیال نمیشه اره دقیقا
الهام مامان یسنا
15 اردیبهشت 93 16:53
خوش به حال باران جونم چقدر بابایی براش سوغاتی اورده. نرگس جون میذاشتی موهاش بلند بشه دیگه اولش نامرتب میشه بعد که همش بلند شه خوشگل میشد. وای نرگس جون میدونم چقدر سخته از پوشک گرفتن من که از الان عزا دارم باز باران جونم قشنگ حرف میزنه من نمیدونم با یسنا که کامل حرف نمیزنه چیکار کنم. پستونک هم الان ترکش خیلی سخت شده چون خیلی بهش عادت کرده انشالله یه کم که بزرگتر شد با صحبت کردن راضی به کنار گذاشتنش بشه. من که یسنا رو از شیر گرفتم همزمان هم مریض شد اینقدر بی اشتها شده که به زور یه لقمه میخوره کلی حرص میخوریم هر روز. حالا باز خوبه باران جونم شیر میخوره یسنا شیر پاستوریزه رو به زور یه ته استکان بخوره. خیلی حرص میده. برای باران جونم
مامی نرگس
پاسخ
الهام جونم قابل یسنا گلی رو نداره اخه خیلی نامرتب بود الهییییییییییی قربونش برم برای یسنا که از حالا خیلی زوده همون ته استکانم خوبه دیگه!!!!!
ثمره
16 اردیبهشت 93 17:38
باران جونمممممم لباسات خيلي خوشگلن.... ديدي بازم لباس گل گلي داري..... نرگس جونم مرسي بابت همه چيز باران جونم كلي دوست داشتم كه بعد از اين همه وقت ديدمت.... فكر نمي كردم به خانمي باشي
مامی نرگس
پاسخ
ممنونم ثمره جون به هم اون روز خیلی خوش گذشت خوشحال میشیم دوباره تشریف بیاوردین
مامان حورا
16 اردیبهشت 93 18:52
عزیییییییییییییییییزم میخوام باران جونی رو درسته بخورمش با این شیرین زبونیهاش. (ای چگد سنگینه ) کلی از خوندن وبلاگت لذت میبرم.خدا واست نگهش داره .
مامی نرگس
پاسخ
ممنونم عزیزم
پدر و مادر آروین کوچولو
17 اردیبهشت 93 12:36
سلام بروی ماه مامان نرگس مهربون و دختر ناز ناز ناز ناز دوست داشتنیمون الهی قربون ژستای خوشگلت بشم وااااااااااااااای اخمشو به نظرم برای گرفتن پستونک ، باید یه چیز جایگزین پیدا کنی مثلا آبنبات کم شیرین کم کم باید سرشو با چیزهای دیگه که مورد علاقشه گرم کنی تا یادش بره نرگس جون اصلا و ابدا نگران پوشکش هم نباش تمام این مراحل به سرعت می گذرند یه کم که هوا گرمتر شد راحت تر منی تونی از پوشک جداش کنی دست بابا جون خوش سلیقه مهربون درد نکنه مبااااااااااااااااااارکش بشه چه خوردنی بشه بارانم با اون شلوارکاش از طرفم ببوسیدش
مامی نرگس
پاسخ
سلااااام خدا نکنه عزیزم نه بابا همه چی رو امتحان کردم بی خیال نمیشه شما هم پسملی رو ببوووووووووووووووووس
مامان ابولفضل
21 اردیبهشت 93 15:05
سوغاتياي خوشگلت مبارك باران جونم... ايشالله اين دو مرحله رو هم پشت سر ميزاري فقط بايد صبرت زياد باشه ...منم يه هفته شروع كردم ولي وقتي كارش و تموم ميكنه ميگه مامان جيش دارم تموم خونه رو ابياري كرده... موفق باشي..
مامی نرگس
پاسخ
ممنونم گلم هههههه خسته نباشه
مامان الهام
21 اردیبهشت 93 15:28
عزیزم نگران نباش.واسه اینکه از پوشک بگیریش دیر نیست.راستی پسر من ماروکشت ولی لب به پستونکنزد.واسه همین من شبا خیلی اذیت میشم.چون من پستونکشم.شبا تا گریه می کنه من باید برم تو دهنش!!!ولم نمیکنه.گاهی میخوام جیغ بزنمپس حداقل خوشحال باشم که مصیبت از پستونکگرفتنو ندارم
مامی نرگس
پاسخ
هههههههههههههه خیلی بامزه نوشتی کلی خندیدم
مامان الهام
21 اردیبهشت 93 15:31
یادمه یکی از استادامون میگفت بچه تا 3-4سالگی وقت داره که از پوشک بگیرینش.اگههنوز نمی تونه نباید اذیتش کرد.چون عواقبش بدتره
مامی نرگس
پاسخ
جدی چه جالب
امیرحسین کوچولو نفس ما
21 اردیبهشت 93 16:03
مبارک باشه کوتاهی موهای نازت باران خوشگلم. به به چه لباسهای خوشگلی.همشون مبارکت باشن عزیزم... تو یه روز 4 تا پستونکماشاالله خاله جون.کمتر ضرر بزن به مامان و بابات. برای پمپرز هم زیاد عجله نکن.وقتش که بشه خودش بدش میاد که اصلا پوشک بشه... توی یه مطلبی خوندم دکتره گفته بود بچه ها رو باید 4 یا5 سالگی از پوشک گرفت.... و نوشته بود مادرهایی که زودتر اینکارو میکنن خیلی خوشحالن.اما اینطوری هم بچه اذیت میشه هم مادررررر. وااای چه پستونک گروووونی.... مامانی باران جونم اگه تا هر وقت دوست داشت پستونک بخوره عیب نداره.خیلی بهتر از اینه که مثل امیرحسین شصدشو بخوره.... اونم دکتر گفته تا 7 یا 8 سالگی شصدشو میخوره که خیلی منو غصه دارکرده....کاش پستونک میخورد.... ناخنهاش پوست پوست شده..... یه راهکار هم هست برای اینکه بچه رو از پستونک بگیری.من تجربه نداشتم فقط شنیدم که جواب میده.. اونم اینه که سر پستونکو با قیچی ببری و بدی دست بچه بگی خراب شده و با کلی خنده و هیجان با این پستونک وا رفته رفتار کنید و بگید دیگه بدرد نمیخوره..... بووس برای مادر و دختر زیبااااا
مامی نرگس
پاسخ
ممنونم عزیزم اره عزیزم 4 تا اره خودمم این روزها به فاز بی خیالی زدم عزیزم هر کودمشون یه مدلی هستن وااااااااااااااای دیگه براش تکراری شده میدونه اگه پستونکش خراب بشه یا گم بشه یا سرشو ببریم داروخونه می فروشه مجبور به خرید میکنه
الهام
22 اردیبهشت 93 15:07
به به چه لباس های شیکی به به چه موهای خرمایی نازی این دختره چقدر نـــــــازه بخدا دلم ضعف میره واسه بغل کردنش... خیلی بزرگ شدی هزار ماشالله و من ازین بابت خیلی خوشحالم که شیطون تر شدی و خانم تر... قربونت برم که کاری هستی و به آبجی نرگس عزیزم کمک می کنی دوستتون دارم
مامی نرگس
پاسخ
ممنونم الهام عزیز
مامان زهرا
24 اردیبهشت 93 9:46
سلام عسسسسسسسسسیسسسسسسسم به به چه لباسهای قشنگیان شالله به شادی بپوشی باران جونم
مامی نرگس
پاسخ
ممنونم گلـــــــــــــــــــم
مامان فرشته
24 اردیبهشت 93 9:47
عزیزم.چه موهای نازی.ماشالله چقدر هم خانوم شده.منم کم کم ارغوان رو از پمپرز باز میکنم دیگه وقتشه.لباس هاش هم که حرف ندارن.دست بابای باران درد نکنه .یه عالمه بوس برای بارانم.بوس
مامی نرگس
پاسخ
ممنونم فرشته جون شما هم ارغوان جونو ببوسین
مامان آرمینا
9 خرداد 93 23:56
سلام دوست خوبم.لباسای باران چون خیلی خوشکلن مبارک باشه .وای که چقدر شیرین زبون شده و حرفای بامزه میزنه. من که آرمینا رو چها ماهه از پوشک گرفتم یعنی 1 سالو 7 ماهگی.به نظر من تا هوا خوبه شروع کن و شما هم باران از پوشک بگیر.بعد از اون از پستونک بگیر
مامی نرگس
پاسخ
ممنونم عزیزم اره دقیقا تو فکرم