عکسهای پاییز92
عکسهای پاییزی از بارانه پاییزی در تاریخ 1392/9/2
چند وقتی بود که به علی میگفتم یه روز بارانو ببریم یه جایی که برگهای زرد داشته باشه تا ازش عکس پاییزی بگیرم ولی بابایی هر روز میرفت مغازه و وقت نمیشد تا اینکه امروز صبح مغازه رو تعطیل کرد و با هم رفتیم جاده احمد آباد مستوفی
و یه خاطره خیلی باحالی برامون رقم زد بعد از کلی گشتن که یه جای خلوت و دنج پیدا کنیم و زمینشم برگی باشه
رسیدیم به ی باغ متروکه که اتفاقا خیلی هم زیبا بود و یه تنه درخت خشک شده وسط باغ بود
منو بابایی خوشحال از پیدا کردن باغ تازه دروبینو در آوریم و تل سرتو گذاشتم و همین که اومدم وسط باغ بگذارمت دیدیم دو تا سگ بزرگ با چنان سرعتی سمتمون میدویدن که نگو....
اولش من شوکه شدم ولی بابایی گفت فقط نرگس بدو این بود که تو رو بغل کردم و بابایی هم وسایل رو برداشت و دویدم سمت ماشین و کلی خندیدیم