باران و شه شاوک
بارانکم
چی بگم از این روزام که هر روزمون پر از خاطرهای قشنگه به واسطه شما
این روزا دیگه تقریبا میشه گفت هر کلمه جدیدی رو که بشنوی میتونی بگی البته همیشه با پستونک حرف میزنی و بیش از پیش به پستونک وابسته شدی
تو خونه مدام تلفنو در گوشت میزاری و میگو الووووووووووو سلااااااام عییییییی بسی یااااااااا ( الو سلام علی برام بستنی بخر)
واااااای که عاشق حرف زدنتم خیلی با احساس و با صدای ظریفت همش منو صدا میکنی و جدیدا بهم میگی ماما نه نه و منظورت مامان نرگسه هر بار صدام میکنی بابایی کلی از دستت میخنده
خیلی دختر مهربون و با گذشتی هستی از همین کوچیکی مشخصه امیدوارم وقتی بزرگم میشی همینطور باشی
وقتی بچه ای بیاد خونمون و یا خونه کسی بریم اصلا سر اسباب بازی گریه نمیکنی و با همه چی و همه کسی کنار میایی
عاشق اینی که خودت لباسالتو بپوشی و ساعاتا با ی جوراب مشغولی تا پات کنی
همین که بابا از سر کار میاد سریع میری سراغ جوراباش و اشاره میکنی که باید در بیاره
این روزها خیلی از لولشک خوشت اومده و همش میگی شه شواک (لواشک) و وقتی لواشک میارم اصلا به منو بابایی مهلت نمیدی و تند تند خودت میخوری
به خاطر دوستان که روزه هستن و ی موقع هوس نکنن عکساشو تو ادامه مطلب میزارم
حالا من گفتم هر کی هوس میکنه نبینه!!!!!!!!!!
از اونجایی که جنابعالی عاشق خوردن لواشکی و به لواشک های بیرون هم اعتمادی نیست
بنده ی یکلویی آلبالو خریدم و اول از هسته جدا کردم جون اینجوری دیگه نیازی به آب کش رد کردن نداره و سه کیلو هم آلو زرد و البته چون تو خونه شاتوت هم داشتیم به اندازه ی پیاله شاتوت ریختم و با کلی نمک گذاشتم سه ساعتی رو گاز و کاملا له شد
و بعد از سرد شدن با دست افتادم تو جون قابلمه و هر چی هسته آلو بود رو جدا کردم ( چون هسته الو درشته خیلی راحت و سریع این کار انجام میشه)
بعد با گوشت کوب کل مواد رو له کردم البته میشه میکس هم کرد بعد توی سینی سلفون کشیدم و ی کم با روغن مایع چرب کردم و از مایع لواشک ریختم و دوروز مهمون آفتاب بودن
طرز پختشو گذاشتم تا هر کسی هوس میکنه خودش زحمتشو بکشه
بعد از خشک شدن